سایه تنهایی برای اون که تا آخرین لحظه عمرم منتظر دوباره دیدنش می مونم....
| ||
|
در آغوش خاك گرم كه جسم سرد مرا در آغوش ميگيرد تا همه ي بي مهري ها وسردي ها و نامردي ها را به فراموشي بسپارم. و با چه محبتي مهرش را نثارم ميكند بي منت. و باد كه با وزش بر روي خاكم و نوازشي دلنشين آرامم مي كند و در لابه لاي درختان برايم آوار مي خواند و درختان برايم دست مي زنند و حال با اين ياران ديگر احساس تنهايي نخواهم كرد. مرگ زيباست براي جسم سردم و روح بلند پروازم كه باز خواهد گشت در آغوش گرم وبي نهايت محبت او. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |